بازار نوظهور، به بازار اقتصاد یک کشور در حال توسعه گفته میشود که با رشد بیشتر با بازارهای جهانی درگیر میشود. هر چه رشد این بازارها بیشتر میشود نیاز به تعامل هم بالا میرود.
در این مقاله قصد داریم تا راجع به بازارهای نوظهور برای سرمایهگذاری صحبت کنیم. بازارهای مالی میتوانند در کوتاه مدت رشد سرمایه خیرهکنندهای را به ارمغان بیاورند.
سرمایهگذاران بازارهای نوظهور اخیراً هیجان زیادی را احساس نکردهاند. از آنجایی که بازارهای سهام بینالمللی به صورت کلی بیش از یک دهه از بازار سهام آمریکا عقب افتاده است، بازارهای نوظهور که عموماً به عنوان کشورهایی تعریف میشوند که سطح درآمد سرانه کمتری دارند و در حالگذار به سمت توسعه یافتگی هستند، حتی ضعیفتر شدهاند.
در طول دوره 15 ساله اخیر تا 30 ژوئن 2023، شاخص بازارهای نوظهور مورنینگ استار تنها 3.1 درصد در سال بازده سالانه داشته است، در مقایسه با 4.1 درصد برای شاخص Morningstar DM xUS. این تصویر در 12 ماه گذشته حتی بدتر به نظر میرسد. با افزایش 17.1 درصدی سهام در بازارهای توسعه یافته، سهام بازارهای نوظهور تنها 4 درصد افزایش یافته است. در نتیجه، صندوقهای متنوع بازارهای نوظهور (شامل صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در مبادله) حدود 8.9 میلیارد دلار از خروجی خالص برای دوره 12 ماهه آخر تا می2023 متحمل شدهاند.
با وجود این نتایج ناامیدکننده، هنوز استدلالهای معتبری برای سرمایهگذاری در سهام بازارهای نوظهور وجود دارد.
طبق تعریف، بازارهای نوظهور باید پتانسیل رشد بیشتری نسبت به بازارهای سهام تثبیت شده داشته باشند. همانطور که در بالا ذکر شد، بازارهای نوظهور عموماً بازده اقتصادی کمتری نسبت به اندازه جمعیت خود تولید میکنند. با صنعتی شدن و ادغام شدن این کشورها با اقتصاد جهانی، میتواند رشد سریع اقتصادی را به دنبال داشته باشد که اغلب با بازدهی قوی بازار سهام همراه است.
این دقیقاً همان چیزی است که در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 اتفاق افتاد. شاخص بازارهای نوظهور MSCI به پایان سال 1987 باز میگردد، درست زمانی که اقتصادهای جهانی در حال باز شدن بودند و سرمایهها به سمت بازارهایی سرازیر میشد که قبلاً در دسترس نبودند. در نتیجه، بازده سه ساله شاخص بازارهای نوظهور اماسسیآی، در بیشتر دورهها تا اوایل سال 1995، بازارهای توسعهیافتهتر را با حاشیههای سالم شکست داد.
این روند در اواسط دهه 1990 پس از بحران پزو مکزیک در دسامبر 1994 و بحران ارزی آسیا در سال 1997 معکوس شد. بازارهای نوظهور از سال 1994 تا 1998 از همتایان توسعه یافته خود عقب افتادند و دوباره در اصلاحات فناوری در سال 2000 عقب افتادند. رشد در چین و افزایش قیمت جهانی کالاها، بازارهای نوظهور سپس وارد بازار صعودی سکولار شدند که تا بحران مالی جهانی در سال 2008 ادامه داشت.
پس از بهبودی قوی (البته جزئی) در سالهای 2009 و 2010، بازارهای نوظهور در سالهای بعد گرم و سرد شدند. هر دو سال 2013 و 2021 به عنوان نمونههایی از مواردی که ممکن است اشتباه پیش برود برجسته هستند. سهام بازارهای نوظهور در سال 2013، زمانی که فدرال رزرو ایالات متحده اعلام کرد که قصد دارد برنامه خرید اوراق قرضه خود را کند کند و سیاست پولی را تشدید کند، حدود 17 درصد نسبت به بازارهای توسعه یافته سقوط کرد. آنها دوباره در سال 2021 به دلیل نگرانیهای بازار در مورد رشد اقتصادی کندتر و عدم اطمینان نظارتی در چین که حدود 30 درصد از شاخص بازارهای نوظهور MSCI را تشکیل میدهد، از بین رفتند.
این نوسانات چشمگیر در عملکرد با سطوح ریسک بالاتر از حد متوسط همراه بود. همانطور که در جدول زیر نشان داده شده است، انحراف استاندارد برای معیار بازارهای نوظهور از سال 1988 حدود 30 درصد بیشتر از بازارهای توسعه یافته بوده است و بازارهای نوظهور نیز در معرض خطر کاهش شدیدتری قرار دارند. زمان بهبودی نیز طولانی شده است. به عنوان مثال، پس از رکود دردناک در طول بحران مالی جهانی، بازارهای نوظهور تا حدود 10 سال بعد به طور کامل بهبود نیافتند.
با این حال، نوسانات بازارهای نوظهور تا حدی با همبستگی نسبتاً پایین آنها با دیگر بازارهای مالی آمریکا جبران شده است. ضریب همبستگی بین بازارهای نوظهور و بازار سهام کشوری مثل آمریکا از زمان شروع دادههای عملکرد در سال 1988 به طور متوسط حدود 0.66 بوده است. در نتیجه، افزودن بازارهای نوظهور به یک سبد متنوع جهانی (شامل سهام ایالات متحده و غیر ایالات متحده) منجر به ریسک بهتری شده است.
آیا بازارهای نوظهور همچنان به ارزش افزوده در آینده ادامه خواهند داد؟ چند نکته کلیدی وجود دارد. قدرت دلار در برابر سایر ارزهای اصلی یکی از مهمترین آنهاست. بازارهای نوظهور معمولاً با تقویت دلار عقب میمانند، که این یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی آنها در 15 سال گذشته یا بیشتر است. دلار آمریکای قوی اغلب به اقتصادهای بازارهای نوظهور آسیب میرساند زیرا هزینه واردات (از جمله غذا و انرژی) را افزایش میدهد و منجر به سرمایهگذاری خارجی کمتر میشود.
سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور میتواند مزایای مختلفی را برای سرمایهگذارانی که مایل به پذیرش سطح بالاتری از ریسک برای پتانسیل بازدهی بالاتر هستند، ارائه دهد. در اینجا برخی از این مزایای کلیدی ذکر شده است:
بازارهای نوظهور اغلب نرخ رشد اقتصادی بالاتری نسبت به بازارهای توسعه یافته دارند. این رشد میتواند به سود بیشتر شرکتها و به طور بالقوه قیمت سهام بالاتر باشد.
سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور باعث ایجاد تنوع میشود که میتواند به گسترش ریسک کمک کند. چرخههای اقتصادی در بازارهای نوظهور ممکن است همیشه با چرخههای بازارهای توسعهیافته همخوانی نداشته باشند و این امر یک پوشش بالقوه در برابر رکود ایجاد میکند. شما میتوانید با سرمایهگذاری در این بازارها تنوع پورتفو ایجاد کنید که یک امر حیاتی در استراتژیهای مدیریت ریسک است.
سهام در بازارهای نوظهور اغلب در مقایسه با بازارهای توسعه یافته ارزش کمتری دارند. این امر میتواند فرصتی را برای سرمایهگذاران فراهم کند تا نسبت به درآمد یا دارایی خود سهام را با قیمتهای پایینتر خریداری کنند.
بسیاری از بازارهای نوظهور دارای جمعیت جوانتر و طبقه متوسط رو به رشد هستند که میتواند در طول زمان، منجر به افزایش هزینه مصرفکننده و سرمایهگذاری تجاری شود.
همانطور که بازارهای نوظهور همچنان به توسعه خود ادامه میدهند، شفافتر و بهتر تنظیم میشوند، که میتواند سرمایهگذاری خارجی بیشتری را جذب کند و کارایی بازار را بهبود بخشد.
بازارهای نوظهور اغلب سطح بالایی از نوآوری و کارآفرینی را نشان میدهند که میتواند منجر به ایجاد صنایع جدید و فرصتهای سرمایهگذاری شود.
برخی از بازارهای نوظهور سرشار از منابع طبیعی هستند که میتواند محرک قابل توجهی برای رشد اقتصادی و بازده سرمایهگذاری باشد.
اگر ارز بازارهای نوظهور در برابر ارز اصلی سرمایهگذار افزایش یابد، بازده سرمایهگذاری میتواند بیشتر افزایش یابد.
برخی از سرمایهگذاریها در بازارهای نوظهور ممکن است بازده سود بیشتری را در مقایسه با سرمایهگذاریهای مشابه در بازارهای توسعه یافته ارائه دهند.
ورود زودهنگام به بازارهای نوظهور میتواند فرصتی را برای سرمایهگذاران فراهم کند تا با بلوغ این بازارها بر موج رشد سوار شوند. سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور با خطرات قابل توجهی از جمله بی ثباتی سیاسی، نوسانات ارزی و چارچوبهای نظارتی کمتر بالغ همراه است. برای سرمایهگذاران بسیار مهم است که تحقیقات کاملی انجام دهند یا با مشاوران مالی مشورت کنند تا ریسکها و فرصتهای مرتبط با سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور را درک کنند.
سرمایهگذاری در سهام و اوراق قرضه خارجی به دلیل نیاز به تبدیل بازده از پول داخلی به ارز محلی، ریسک ارزی را به دنبال دارد که میتواند بر بازده کل سرمایهگذاری تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، سود سهام برزیلی میتواند با کاهش ارزش ریال برزیل برای یک سرمایهگذار آمریکایی جبران شود.
برخلاف توزیعهای قابل پیشبینی در بازارهای آمریکای شمالی، ارزیابی اوراق بهادار در بازارهای نوظهور به دلیل تغییرات مداوم آنها دشوارتر است و دادههای تاریخی را برای پیشبینی کمتر مفید میسازد.
بازارهای نوظهور نقدشوندگی کمتری دارند، که باعث افزایش کارمزد کارگزار و عدم اطمینان قیمت میشود. سرمایهگذاران به دلیل دشواری در یافتن شرکای تجاری با ریسک سطوح معاملات نامطلوب و کمیسیون بالاتر مواجه هستند.
سیستمهای بانکی ضعیف در بازارهای نوظهور، شرکتها را از دسترسی به منابع مالی لازم باز میدارد، که منجر به هزینههای سرمایه بالاتر و محدود کردن فرصتهای سرمایهگذاری روی پروژههای سودآور در مقایسه با کشورهای توسعهیافته میشود.
حاکمیت شرکتی ضعیفتر در بازارهای نوظهور اغلب منجر به کنترل بیشتر دولت نسبت به سهامداران میشود که بر بازده سهام تأثیر منفی میگذارد. محدودیت در تصاحب شرکتها انگیزه مدیریت را برای عملکرد خوب بیشتر کاهش میدهد.
ضعف رویههای حسابرسی و کنترل و تعادل در بازارهای نوظهور خطر ورشکستگی را افزایش میدهد. نرخ بهره بالاتر اوراق قرضه به دلیل خطرات درک شده، بار بدهی را تشدید میکند، اگرچه بازارهای نوظهور بهبودهایی در ثبات نشان دادهاند.
ریسکهای سیاسی در بازارهای نوظهور شامل اقدامات نامطلوب دولت، تهدیدات جنگی، افزایش مالیات، تغییر سیاستها و مسائل کنترل تورم است که میتواند منجر به تعطیلی صنعت در طول بیثباتی شدید سیاسی شود.
ارزشگذاری یکی دیگر از ملاحظات کلیدی است. ارزش سهام در بازارهای نوظهور کاهش یافته است و باعث شده است که برخی از سرمایهگذاران استدلال کنند که آنها در حال حاضر کمتر از ارزشگذاری شدهاند. با این حال، از نظر ارزشگذاری نسبی، بازارهای نوظهور آنقدر افت نکردهاند. سهام بازارهای نوظهور معمولاً با تخفیف نسبت به سهام بازارهای توسعهیافته معامله میکنند که تا حدی نشاندهنده سطوح بالاتر ریسک سیاسی و اقتصادی آنهاست. بازارهای نوظهور نیز تضمینهای کمتری برای حمایت از سرمایهگذاران دارند و میتوانند در معرض رشوه و فساد باشند. با گذشت زمان، مضرب قیمت مانند قیمت/کتاب، قیمت/فروش، و قیمت/درآمد معمولاً برای بازارهای نوظهور حدود 40 درصد کمتر از شاخص بازار مورنینگ استار ایالات متحده است.
بحث دیگری که اغلب به نفع بازارهای نوظهور مطرح میشود، پتانسیل رشد بیشتر آنهاست. بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول، بازارهای نوظهور حدود 58.3 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی و 86. 1 درصد از جمعیت جهان را در سال 2022 تشکیل میدهند. با ادامه توسعه و مدرن شدن بازارها، سهم بازارهای نوظهور از اقتصاد جهانی باید افزایش یابد. با این حال، هیچ تضمینی وجود ندارد که رشد اقتصادی سریعی که بسیاری از سرمایهگذاران اکنون انتظار دارند تحقق یابد، یا در صورت تحقق، رشد اقتصادی به سود بازار سهام برای بازارهای نوظهور تبدیل شود.
پتانسیل رشد بازارهای نوظهور و به طور کلی همبستگی کم با بازارهای توسعه یافتهتر، ارزش گنجاندن آنها را در یک سبد سرمایهگذاری را پر اهمیت میکند. یک دوره طولانی تضعیف ارز یک کشور نیز میتواند در روندهای سرمایهگذاری تغییر ایجاد کند.