نوسانات قیمتی در بازار سهام ممکن است تصادفی به نظر برسند، اما چرخههای قیمتی تکراری وجود دارد که عمدتاً توسط شرکتهای بزرگ مالی هدایت میشود. در این مقاله به چرخههای بازار سهام میپردازیم. نگاه سازمانهای بزرگ به بازار سهام در چهار مرحله مجزا انجام میشود:
یک معاملهگر باید استراتژی معاملاتی داشته باشد تا از فرصتهای موجود که در حال پدید آمدن است نهایت استفاده را ببرد. درک سیکل بازار سهام که شامل 4 مرحله است میتواند میزان سودآوری سرمایهگذاران را به حداکثر برساند زیرا تنها یکی از مراحل به سرمایهگذار فرصت سودآوری بهینه را در بازار سهام میدهد. هنگامی که از چرخههای سهام و مراحل قیمت آگاه میشوید، آماده خواهید بود که به صورت مداوم با کمترین میزان افت سرمایه به سود برسید. البته دانستن این 4 مرحله باید در کنار درک عوامل نوسانات در بازار قرار بگیرد تا مسیر سودآوری شما را هموار کند. در ادامه به نحوه معامله در روندهای مختلف در چرخههای بازار سهام میپردازیم.
چرخههای بازار سهام با فاز تجمع آغاز میشود. مرحله تجمع زمانی آغاز میشود که سرمایهگذاران نهادی - مانند صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای بازنشستگی و بانکهای بزرگ - سهام قابل توجهی از یک شرکت خاص را خریداری کنند. با انباشته شدن سهام، قیمت پایهای تشکیل میشود که پشتوانه افزایش قیمت در بلندمدت است. سرمایهگذاران نهادی باید در دورههای زمانی طولانی خرید کنند تا به طور آشکار قیمت سهام را بالا نبرند و افق زمانی طولانی به آنها بدهند.
این مرحله زمان سودآوری برای خرید سرمایهگذاران خرد نیست، زیرا سرمایه محدود میشود یا ممکن است سرمایهگذار افت سرمایه سنگینی را تجربه کند. با این حال، شناخت نشانههای انباشت، دیدگاهی نسبت به فرصتهای آینده میدهد. در طی این مرحله، قیمت در یک محدوده عمدتاً به صورت رِنج حرکت میکند. فنجان و دسته یکی دیگر از الگوهای قیمتی است که نشاندهنده انباشتگی است. دسته یک محور بالاتر، پایین است و ممکن است نشاندهنده پایان یک چرخه انباشتگی باشد. قیمت بالاتر بالای لبه "کاپ" میتواند منجر به یک گام جدید شود.
مرحله انباشت میتواند سرمایه شما را از بین ببرد زیرا قیمت در هر دو جهت نوسان میکند. گاهی اوقات اضافه کردن یک اندیکاتور برای کمک به شناسایی شرایط غیر روند مفید است. اندیکاتور (ADX) یک نشانگر قدرت روند است که در این زمینه میتواند به شما کمک کند.
در مرحله نشانهگذاری از چرخههای بازار سهام، قیمت از محدوده رِنج خارج میشود و روند صعودی پایدار را آغاز میکند. یک روند صعودی به عنوان مجموعهای از پیوتهای بالاتر و درههای محوری بالاتر تعریف میشود. این مرحله زمانی است که قیمت شروع به افزایش میکند. سرمایه کلان موقعیت خود را تثبیت کرده است و اکنون از سرمایهگذاران خرد دعوت میشود تا به حزب سود بپیوندند. این سودآورترین زمان برای داشتن سهام است. هرچه زودتر بتوانید این مرحله را تشخیص دهید، سود بیشتری خواهید داشت. در این مرحله از استراتژیهای معاملاتی روند استفاده کنید. الگوهای مستطیل نشاندهنده تثبیت قیمت هستند و میتوانند زمانی اتفاق بیفتند که سهام در حال انباشت یا توزیع است. تشخیص دادن بازه رنج منجر به بهترین استراتژی برای سود میشود.
مرحله توزیع در چرخههای بازار سهام با پایان مرحله نشانهگذاری آغاز میشود و قیمت وارد دوره محدوده دیگری میشود. سهام در یک دوره زمانی فروخته میشود - برعکس انباشت. این بار فروشندگان میخواهند تا زمان فروش سهام، قیمتهای بالاتر را حفظ کنند.
در این مرحله، تشخیص این که آیا مرحله توزیع است یا انباشته بودن، آسان نیست. آمادگی برای سیگنال بعدی مهمتر از تلاش برای پیشبینی حرکت بعدی است. الگوی سر و شانه بهعنوان یکی از رایجترین الگوهای توزیع شناخته میشود.
آخرین مرحله چرخه سهام، مرحله کاهش قیمت است. کاهش ارزش زمانی شروع میشود که قیمت به قلههای پایینتر برسد و قله جدیدی که بالاتر از قلههای قبلی است وجود نداشته باشد. فاز نشانهبرداری توزیعی را دنبال میکند، یعنی زمانی که مؤسسات موجودی را به دلایل بازخرید، گرفتن سود یا برای تغییر موقعیت به سهام یا بخش دیگری میفروشند. این مرحله نشانهی آغاز یک روند نزولی است.
مواظب باشید که در مرحله کاهش ارزش، احساسات بر معامله حاکم نباشد. تغییر قیمت همیشه سیگنالی برای دقت بیشتر است. مجموعهای از قلههای محوری پایینتر و پایینترین پیوتها نشاندهنده عقبنشینی قیمت یا تغییر روند است.
افت و خیزها در بازار سهام بسیار زیاد است و برای استفاده از فرصتها در فراز و فرودهای بازار سهام باید ابتدا جایگاه بازار را در چرخه تشخیص دهید. بنابراین چگونه میتوانیم تعیین کنیم که در حال حاضر در کجای چرخه قرار داریم؟ آیا ما در یک حباب هستیم؟ آیا ما در وحشت هستیم؟ یا در یک محیط نسبتاً عادی رشد و رکود هستیم؟
از آنجایی که ارزش بازار در بلندمدت افزایش مییابد و روندهای صعودی، طولانی مدتتر هستند، احتمالاً اکثر سرمایهگذاران بهطور خاص نگران تلاش برای تنظیم فعال موقعیتها برای استفاده حداکثری از افق سرمایهگذاری نیستند. سرمایهگذاران احتمالاً بهتر است در بیشتر مواقع در بازار سهام سرمایهگذاری کنند و از اثر سود مرکب برای رشد ارزش سرمایهگذاری خود در بلندمدت استفاده کنند. در عوض، چیزی که باید نگران آن باشیم، ارزیابی حبابها و وحشتها با هدف محافظت از پرتفوی خود در برابر فروپاشی بازار که به ندرت اتفاق میافتد، است.
در یک حباب، سرمایهگذاران باید محتاط باشند و سودهای موجود را نقد کنند تا برای سقوط احتمالی بازار آماده شوند و موقعیت پرتفوی خود را طوری تنظیم کنند که کمتر در معرض ریسک قرار گیرد.
در هراس، سرمایهگذاران باید با استفاده از موقعیتهای نقدی آمادهشده در حین حباب، برای بهرهگیری از سطوح پایین قیمتها آماده شوند تا از فرصتهای به دست آمده نهایت استفاده را ببرند.
در تسلط بر چرخه بازار، هاوارد مارکز با توجه به بازار سهام آمریکا در زمانی که او کتاب را نوشت (حدود سال 2016) اشاره میکند که چرا هر بازار صعودی قوی و طولانی مدت لزوماً یک حباب نیست، در طی آن سالها، در حالی که شاخص S&P 500 برای مدت طولانی به شدت و به طور مداوم رشد میکرد و هر سال به بالاترین حد خود میرسید، هیچ اثر قابل توجهی از "FOMO" یا "ترس از دست دادن موقعیت" دیوانهوار وجود نداشت.
چیزی که واقعاً میتواند یک بازار را به عنوان یک حباب شناسایی کند، سرخوشی گستردهای است که با عبارت «قیمت مهم نیست»، «این بار متفاوت است» و «این برای همیشه ادامه خواهد داشت» مشخص شده است. به علاوه، اگر نگاهی به اطراف بیندازید، به راحتی میتوانید نوعی «پوچی» را در رفتار بسیاری از فعالان بازار مشاهده کنید، باید نگران باشید که بازار ممکن است به سمت مرحله نهایی حباب در آستانه ترکیدن پیش رود. هیچ کس نمیتواند به طور قطع بداند که چنین سرخوشی و پوچی تا چه زمانی قبل از ترکیدن ادامه خواهد داشت - چنین دوره سرخوشی غیرطبیعی در واقع میتواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد - اما تاریخ نشان داده است که زمانی وجود نداشته است که چنین موقعیتهای افراطی برای همیشه ادامه داشته باشد، لذا همیشه با اصلاحات تأثیرگذار مواجه است.
این موضوع به ما نشان میدهد که جزئیاتی که منجر به یک حباب در یک بازار خاص میشود برای هر چرخه بازار میتواند متفاوت باشد، اما "موضوع" کلی چنین نشانههایی، مانند شعار "قیمت مهم نیست" و نشانههای "پوچی"، است و شما مدام باید در ذهنتان آن را تکرار کنید. لازم است بدانید که چرخه بازارهای مالی مثل بازار فارکس، سهام، ارز دیجیتال و ملک لزوماً شباهت 100% ندارد اما با توجه به اینکه سرمایهگذاران همه این بازارها انسانها هستند از الگوهای رفتاری یکسان استفاده میشود.
بنابراین، مهم است بدانیم چرخههای بازار چگونه کار میکنند و توانایی خود را برای شناسایی نشانههای چنین مانترای "قیمت مهم نیست" و "بیهودگی" در بازار آموزش دهیم تا بتوانیم پرتفوی خود را مطابق با آن تنظیم کنیم تا از فرصتهای پیش رو نهایت استفاده را ببریم. شناسایی «نشانههای حباب» موضوعی در محیط واقعی بازار قبل از اینکه حباب واقعاً ظاهر شود، ممکن است در آینده یا در تئوری آسان به نظر برسد، اما در واقعیت میتواند واقعاً دشوار باشد و شما با دیدن آموزش و مرور گذشته بازار به راحتی میتوانید این نشانهها را پیدا کرده و از آن نهایت استفاده را ببرید.