میانگین متحرک را می توان یکی از شاخص های مهم و کلیدی در تحلیل تکنیکال دانست. این استراتژی با حذف نوسانات قیمتی، به معامله گران کمک می کند تا دید بهتری از قیمت و روند تغییرات داشته باشند. در این مقاله انواع استراتژی های معاملاتی براساس میانگین متحرک را توضیح داده ایم.
در این استراتژی معاملاتی از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود، چرا که این نوع میانگین متحرک به سرعت به نوسانات قیمت واکنش نشان میدهد.
سه میانگین متحرک نمایی - 5 EMA پنج دورهای، EMA 20 بیست دورهای و یک EMA 50 پنجاه دورهای - را در نمودار 15 دقیقهای ترسیم کنید. در شکل پایین EMA 5 به رنگ سبز، EMA 20 به رنگ قرمز و EMA 50 به رنگ آبی به تصویر کشیده شده است:
بهتر است زمانی خرید کنید که EMA پنج دورهای از پایین بتواند EMA 20 را در مسیر صعودی بشکند و قیمت EMAهای 5 و 20 دورهای بالاتر از 50 EMA باشند.
برای معامله فروش، بهتر است زمانی بفروشید که EMA پنج دورهای از بالا به سطح پایینتر از متحرک نمایی 20 دورهای عبور کند و هر دو EMA و قیمت کمتر از EMA 50 باشند.
دستور حد ضرر اولیه را زیر میانگین متحرک نمایی 20 دورهای (برای معامله خرید) یا در حدود 10 پیپ از قیمت ورودی قرار دهید.
معامله گران فارکس اغلب از تقاطع میانگین متحرک کوتاه مدت به یک میانگین بلند مدت به عنوان مبنای استراتژی معاملاتی استفاده میکنند. با طولها یا بازههای زمانی مختلف اندیکاتور میانگین متحرک بازی کنید تا ببینید کدام یک برای شما بهتر عمل میکند.
ENVELOPEهای میانگین متحرک مبتنی بر درصد هستند که بالاتر و پایینتر از میانگین متحرک حرکت میکنند. نوع میانگین متحرکی که به عنوان مبنایی برای ENVELOPEها تعیین میشود، مهم نیست، بنابراین معامله گران فارکس میتوانند از میانگین متحرک ساده، نمایی یا وزنی استفاده کنند.
معامله گران فارکس باید درصدها، فواصل زمانی و جفت ارزهای مختلف را آزمایش کنند تا بفهمند چگونه میتوانند بهترین استراتژی را به کار بگیرند. مشاهده ENVELOPEها در بازههای زمانی 10 تا 100 روزه و استفاده از "باندهایی" که فاصله آنها از میانگین متحرک بین 1-10 درصد برای نمودارهای روزانه است، بسیار رایج است.
اگر معاملات روزانه انجام شود، ENVELOPEها اغلب بسیار کمتر از 1٪ خواهند بود. در نمودار یک دقیقهای زیر، طول میانگین متحرک برابر با 20 و ENVELOPEها 0.05٪ هستند. تنظیمات، به ویژه درصد، ممکن است نیاز به تغییر روز به روز وابسته به میزان نوسان داشته باشید. از تنظیماتی استفاده کنید که استراتژی زیر را با قیمت روز هماهنگ میکند.
در حالت ایدهآل، فقط زمانی معامله کنید که یک سوگیری جهت دار کلی نسبت به قیمت وجود داشته باشد. به این خاطر که اکثر معامله گران فقط در آن جهت معامله میکنند. اگر قیمت در یک روند صعودی است، زمانی که قیمت به باند میانی (MA) نزدیک شد و سپس شروع به افزایش از آن کرد، معامله خرید را در نظر بگیرید. در یک روند نزولی قوی، زمانی که قیمت به باند میانی نزدیک شد و سپس شروع به ریزش بیشتر و شکست آن کرد، معامله فروش را در نظر بگیرید.
پس از باز کردن یک معامله فروش، یک پیپ حد ضرر را بالاتر از دره اخیری که تازه شکل گرفته است قرار دهید. هنگامی که یک معامله خرید انجام شد، حد ضرر را یک پیپ زیر قلهای که تازه شکل گرفته است قرار دهید. برای خروج، این نکته را در نظر بگیرید که قیمت به باند پایین یا در یک معامله خرید به باند بالایی رسیده باشد. از طرف دیگر، میزان ریسک به پاداش شما حداقل باید 1:2 باشد. به عنوان مثال، اگر ریسک پنج پیپ را دارید، حد سود را در فاصله 10 پیپ از ورودی تعیین کنید.
استراتژی معاملاتی روبان میانگین متحرک
روبان میانگین متحرک را میتوان برای ایجاد یک استراتژی اساسی معاملات فارکس بر اساس انتقال آهسته تغییر روند استفاده کرد. میتوان از آن با تغییر روند در هر جهت (صعودی یا نزولی) استفاده کرد.
روبان توسط یک سری از هشت تا 15 میانگین متحرک نمایی (EMA) تشکیل میشود و از میانگینهای بسیار کوتاه مدت تا بلندمدت متغیر است و همه در یک نمودار رسم شدهاند. زمانی که نوار میانگینها شکل میگیرد شما میتوانید به دنبال نشانهای از جهت روند و قدرت روند باشید. زاویه تندتر میانگینهای متحرک - و جدایی بیشتر بین آنها، که باعث میشود روبان به بیرون باز شود - نشاندهنده یک روند قوی است.
سیگنالهای خرید یا فروش سنتی برای نوار میانگین متحرک همان نوع سیگنالهای متقاطع هستند که در سایر استراتژیهای میانگین متحرک استفاده میشوند.
زمانی که قیمت در محدوده رنج قرار میگیرد، تمام (یا بیشتر) میانگینهای متحرک نزدیک به هم همگرا شوند. در حالت ایدهآل، میانگینهای متحرک مختلف آنقدر به هم نزدیک هستند که تقریباً یک خط ضخیم را تشکیل میدهند که جدایی بسیار کمی بین خطوط میانگین متحرک جداگانه نشان میدهد.
محدوده معاملاتی باریک را با یک سفارش خرید بالاتر از سقف محدوده و یک سفارش فروش پایینتر از کف محدوده، براکت کنید. اگر معامله خرید فعال شد، یک دستور حد ضرر اولیه را زیر کف محدوده معاملاتی قرار دهید. اگر معامله فروش باز شد، حد ضرر را درست بالاتر از سقف محدوده قرار دهید.